۱۳۹۹/۱۰/۰۲
۸٫۷۶k بازدید
موضوعات این مقاله
در این مقاله لیست کاملی از کلمات متضاد زبان انگلیسی را آماده کرده ایم. در ادمه تعداد زیادی کلمه آمده که هر جفت کلمه، دو واژه متضاد را نشان می دهد.
چرا باید کلمات متضاد زبان انگلیسی را یاد بگیریم؟
مطالعات نشان داده هر چقدر کلمات به شبکه های گسترده تری در مغز متصل باشند، میزان یادگیری و سهولت باز فراخوانی کلمات بیشتر خواهد بود.
همچنین، در این لیست از ترتیب الفبایی کلمات استفاده شده و باعث می شود به گونه ای دیگر از گروه بندی مجهز شوید! یکی از مهم ترین ابعاد یادگیری واژگان در هر زبان توجه به نقش دستوری کلمات می شود
با توجه به همین موضوع دسته بندی لغات بر اساس نقش دستوری آن ها نیز انجام گرفته. به عنوان مثال، جداسازی کلمات به شکل صفات، افعال، اسم ها و ضمایر صورت گرفته. برای سهولت درک تلفظ کلمات از فایل های صوتی استفاده شده که در هرکدام تعدادی از کلمات توسط مدرس انگلیسی خوانده شده. توجه داشته باشید که تعداد کلمات نوشته شده در این پست بسیار بالاست؛ بنابراین، باید توجه داشته باشید که نیازی به یکباره خواندن و یادگیری ناگهانی تمام آنها نیست.
سعی کنید منفعلانه با این واژگان برخورد نکنید و کلمات را فعالانه یاد بگیرید. استفاده از دفترچه مخصوص یادگیری لغات، دیدن مثال های مختلف در دیکشنری های مختلف آنلاین و آفلاین، تکرار و تداوم و بازگشتن به کلمات قبلی، در نهایت منجر به انتقال کلمات به ناخودآگاه شما خواهد شد و قادر خواهید بود در موقعیت های مختلف از آنها استفاده کنید.
در نهایت این که استفاده از انواع و اقسام کلمات در سخن هایمان باعث زیبایی کلام می شود و در نتیجه مسلما تاثیر گذاری سخن های شما بالاتر خواهد رفت. شاید مهم ترین موضوع در یادگیری هر مبحثی، تداوم و تبدیل یادگیری به یک عادت باشد. پس از اهمیت یادگیری کلمات متضاد زبان انگلیسی آگاه شدیم و در ادامه به یادگیری این کلمات شروع میکنیم.
به یاد داشته باشید که هر گونه سوال و نظرات شما برای ما ارزشمند خواهد بود. از امکانات دیگر سایت نیز استفاده کنید و غافل نشوید! در صورت تمایل نیز در دوره آموزش زبان انگلیسی آوا زبان شرکت کنید.
هر بخش دارای فایل صوتی می باشد.
صفات متضاد زبان انگلیسی
Above ≠ below پایین – بالا Abundant ≠ scarce کمیاب – انبوه Alive ≠ dead مرده – زنده Artificial ≠ natural طبیعی – مصنوعی Awake ≠ asleep در خواب – بیدار Beautiful ≠ ugly زشت – زیبا |
Absent ≠ present حاضر – غایب Accurate ≠ inaccurate بدون دقت – دقیق Ancient ≠ modern مدرن – باستانی (قدیمی) Attractive ≠ repulsive زننده (دافع) – جذاب Bad ≠ good خوب – بد Bent ≠ straight صاف و مستقیم – خمیده |
Best ≠ worst بدترین – بهترین Bitter ≠ sweet شیرین – تلخ Bold ≠ meek سر به زیر – گستاخ Calm ≠ windy هوای پر از باد – آرام Careful ≠ careless بی دقت – بادقت Cheerful ≠ sad غمگین – سرحال |
Big ≠ little کوچک – بزرگ Black ≠ white سفید – سیاه Boundless ≠ limited محدود – بی حد و مرز Capable ≠ incapable عاجز و ناتوان – توانا و قادر Cheap ≠ expensive گران – ارزان Clever ≠ stupid احمق – باهوش |
Closed ≠ open باز – بسته Compulsory ≠ voluntary داوطلبانه – اجباری Correct ≠ incorrect ناصحیح – صحیح Cruel ≠ kind مهربان – نامهربان Dry ≠ wet خیس – خشک Easy ≠ hard سخت – آسان |
Cold ≠ hot داغ – سرد Cool ≠ warm گرم – خنک Correct ≠ wrong غلط – صحیح Deep ≠ shallow کم عمق/سطحی – عمیق Early ≠ late دیر – زود Empty ≠ full پر – خالی |
Even ≠ odd فرد – زوج External ≠ internal داخلی – خارجی Famous ≠ unknown ناشناخته – مشهور Fast ≠ slow آهسته – سریع Feeble ≠ strong قوی – ضعیف و شکننده First ≠ last آخرین – اولین |
Exterior ≠ interior داخل – خارج False ≠ true درست – غلط Far ≠ near نزدیک – دور Fat ≠ thin لاغر – چاق Few ≠ many زیاد – کم (تعداد) Foolish ≠ wise عاقل – احمق |
Fortunate ≠ unfortunate بدشانس – خوش شانس Frequent ≠ seldom مداوم – نادر Generous ≠ stingy خسیس – سخاوتمند Giant ≠ tiny کوچک – بزرگ Guilty ≠ innocent بی گناه – گناهکار Harmful ≠ harmless بی ضرر – مضر |
Free ≠ restricted محدود شده – آزاد Fresh ≠ stale کهنه و بیات – تازه Gentle ≠ rough ملایم – خشن Glad ≠ sad ناراحت – خوشحال Hard ≠ soft نرم – سخت Harsh ≠ mild ملایم – ناملایم |
High ≠ low پایین – بالا Important ≠ trivial بی اهمیت و دم دستی – مهم Intelligent ≠ stupid خنگ – باهوش Known ≠ unknown ناشناخته – شناخته شده Last ≠ first اول – آخر Lazy ≠ industrious پرتلاش – تنبل |
Horizontal ≠ vertical عمودی – افقی Inferior ≠ superior بالاتر و مافوق – پایین تر و مادون Junior ≠ senior کوچکتر – بزرگتر/ارشد Large ≠ small کوچک – بزرگ Lawful ≠ unlawful بی قانون – قانونمند Lenient ≠ strict سخت گیر – با مدار |
Light ≠ dark تاریک – روشن Loose ≠ tight تنگ – گشاد Loyal ≠ disloyal بی وفا – وفادار Many ≠ few کم – زیاد (تعداد) Maximum ≠ minimum اقل – اکثر Neat ≠ messy بهم ریخته – مرتب |
Long ≠ short کوتاه – بلند Loud ≠ quiet ساکت – بلند و پر سر و صدا Major ≠ minor خُرد و فرعی – کلان و اصلی Mature ≠ immature نابالغ – بالغ Near ≠ far دور – نزدیک Noisy ≠ silent بی صدا – پر سر و صدا |
Obedient ≠ disobedient یاغی – مطیع Old ≠ young جوان – پیر Opposite ≠ same یکسان – متضاد و مخالف Permanent ≠ temporary موقتی – دائمی Plural ≠ singular مفرد – جمع Possible ≠ impossible غیر ممکن – ممکن |
Old ≠ new جدید – قدیمی On ≠ off خاموش – روشن Patient ≠ impatient عجول – شکیبا Plentiful ≠ scarce نادر – انبوه Polite ≠ rude بی ادب – مودب Powerful ≠ weak ضعیف – قدرتمند |
Pretty ≠ ugly زشت – زیبا Prudent ≠ imprudent بی احتیاط – محتاط Qualified ≠ unqualified ناشایسته – مورد تایید Rapid ≠ slow آهسته – سریع Real ≠ fake تقلبی – واقعی Rich ≠ poor فقیر – ثروتمند |
Private ≠ public عمومی – خصوصی Pure ≠ impure ناخالص – خالص Quiet ≠ loud بلند (برای صدا) – آرام Rare ≠ common رایج – کمیاب Regular ≠ irregular بی قاعده – روی نظم و قاعده Right ≠ wrong غلط – درست |
Rough ≠ smooth ملایم و نرم – سخت و خشن Happy – sad غمگین – خوشحال Same ≠ opposite مخالف – یکسان Second hand ≠ new نو – دست دوم Serious ≠ trivial دم دستی و غیر جدی – جدی Sick ≠ healthy سالم – مریض |
Rude ≠ courteous با شعور – بی تربیت Safe ≠ unsafe ناامن – امن Satisfactory ≠ unsatisfactory پایین تر از حد انتظار – راضی کننده Secure ≠ insecure ناامن – امن Shallow ≠ deep عمیق – سطحی Simple ≠ complex پیچیده – ساده |
Sober ≠ drunk مست – غیر مست (پاک) Strong ≠ weak ضعیف – قوی Tall ≠ short کوتاه – بلند Thick ≠ thin کم ضخامت – ضخیم Tough ≠ tender ملایم – خشن Upside down ≠ right side up در جهت درست (بالا و پایین) – سر و ته (برعکس) Vacant ≠ occupied پر – خالی Wide ≠ narrow کم عرض – عریض |
Straight ≠ crooked کج – صاف Sunny ≠ cloudy ابری – آفتابی Tame ≠ wild وحشی – اهلی Tiny ≠ huge عظیم – کوچک Transparent ≠ opaque مات – شفاف Useful ≠ useless بدردنخور – مفید Visible ≠ invisible نامرئی – قابل دیدن
|
افعال متضاد زبان انگلیسی
Abate ≠ increase کم شدن – اضافه شدن Accept ≠ refuse نپذیرفتن – قبول کردن Admit ≠ deny تکذیب کردن – پذیرفتن Advance ≠ retreat عقب نشینی کردن – پیشروی کردن Allow ≠ forbid ممنوع کردن – اجازه دادن Annoy ≠ soothe آرام کردن – اذیت کردن |
Accept ≠ decline رد کردن – پذیرفتن Add ≠ subtract کم کردن – اضافه کردن Adore ≠ hate تنفر ورزیدن – عشق ورزیدن Agree ≠ disagree مخالفت کردن – موافقت کردن Amuse ≠ bore خسته و کسل کردن – سرگرم کردن Answer ≠ question سوال کردن – پاسخ دادن |
Approve ≠ disapprove نپسندیدن – پسند کردن Ascend – descend پایین آمدن – بالا رفتن Attack ≠ Defend دفاع کردن – حمله کردن Blame ≠ praise تقدیر کردن – سرزنش کردن Borrow ≠ lend قرض دادن – قرض گرفتن Break ≠ mend تعمیر کردن – خراب کردن Brighten ≠ fade محو ساختن – روشن کردن |
Arrive ≠ depart ترک گفتن و جدا شدن – رسیدن Attach ≠ detach جدا کردن – الحاق کردن Begin ≠ end تمام کردن – آغاز کردن Bless ≠ curse نفرین کردن – دعای خیر کردن Borrow ≠ lend قرض دادن – قرض گرفتن Break ≠ mend تعمیر کردن – خراب کردن Build ≠ Destroy نابود کردن – ساختن |
Buy ≠ sell خریدن – فروختن Change -remain همانطور ماندن – تغییر کردن Come ≠ go رفتن – آمدن Continue ≠ Interrupt مختل کردن/وسط چیزی آمدن – ادامه دادن Cool ≠ heat گرم کردن – خنک کردن Damage ≠ improve پیشرفت کردن/دادن – صدمه زدن |
Capture ≠ release رها کردن – اسیر کردن Combine ≠ separate جدا کردن – ترکیب کردن Conceal ≠ reveal آشکارسازی – پنهان سازی Contract ≠ expand توسعه پیدا کردن – جمع (و کوچک تر) شدن Create ≠ destroy خلق کردن – نابود کردن Demand ≠ supply فراهم کردن – درخواست کردن/نیاز داشتن |
Disappear ≠ appear ظاهر شدن – ناپدید شدن Doubt ≠ trust اعتماد کردن – شک ورزیدن Enter ≠ exit خارج شدن – وارد شدن Expand ≠ contract جمع شدن – گسترش پیدا کردن Fall ≠ rise برخاستن – افتادن Float ≠ sink غرق شدن (غیر جانداران) – شناور بودن |
Discourage ≠ encourage تشویق کردن – دلسرد کردن Drop ≠ pick برداشتن – انداختن Exercise ≠ rest استراحت کردن – ورزش کردن Export ≠ import صادر کردن – وارد کردن Fail ≠ succeed موفق شدن – شکست خوردن Find ≠ lose گم کردن – پیدا کردن |
Forget ≠ remember به یاد آوردن – فراموش کردن Freeze ≠ boil جوشیدن – یخ زدن Grow ≠ shrink جمع شدن – رشد کردن Import ≠ export صادر کردن – وارد کردن Increase ≠ decrease کم شدن – افزایش پیدا کردن Join ≠ separate جدا کردن – پیوستن |
Forgive ≠ blame سرزنش کردن – بخشودن Give ≠ receive گرفتن – دادن Ignite ≠ extinguish روشن کردن – خاموش کردن (آتش) Include ≠ exclude شامل نشدن – شامل شدن Inhale ≠ exhale بازدم – دم Laugh ≠ cry گریه کردن – خندیدن |
Leave ≠ stay ماندن – ترک کردن Live ≠ die مردن – زندگی کردن Lose ≠ win برنده شدن – باختن Marry ≠ divorce طلاق گرفتن – ازدواج کردن Misunderstand ≠ understand فهمیدن – دچار سوءتفاهم شدن Open ≠ close بستن – باز کردن |
Like ≠ dislike دوست نداشتن – دوست داشتن Lock ≠ unlock قفل را باز کردن – قفل کردن Love ≠ hate تنفر ورزیدن – عشق ورزیدن Melt ≠ freeze یخ زدن – ذوب شدن Offer ≠ refuse پیشهاد دادن – رد کردن پیشنهاد Pass ≠ fail مردود شدن – قبول شدن |
Play ≠ work کار کردن – بازی کردن Push ≠ pull کشیدن – هل دادن Question ≠ answer پاسخ دادن – مورد پرسش قرار دادن Scatter ≠ collect جمع کردن – پراکندن Shout ≠ Whisper زمزمه کردن – فریاد کشید Shrink ≠ grow رشد کردن – آب رفتن |
Punish ≠ reward جایزه دادن – مجازات کردن Put on ≠ take off در آوردن – پوشیدن Raise ≠ lower پایین تر آوردن – بالاتر بردن Separate ≠ join پیوند دادن – جدا کردن Show ≠ hide پنهان کردن – نمایش دادن Sit ≠ stand ایستادن – نشستن |
Smile ≠ frown اخم کردن – لبخند زدن Spend ≠ save پس انداز کردن – خرج کردن Stop ≠ move حرکت دادن – متوقف کردن Take ≠ give دادن – گرفتن Throw ≠ catch گرفتن (در هوا) – پرتاب کردن Trap ≠ release رها کردن – به دام انداختن |
Speed up ≠ slow down آهسته کردن – سرعت دادن Start ≠ finish تمام کردن – شروع کردن Strengthen ≠ weaken ضعیف کردن – قوت دادن Teach ≠ learn یاد گرفتن – یاد دادن Tie ≠ untie بستن – باز کردن (بند و گره) Win ≠ lose باختن – بردن |
اسامی متضاد زبان انگلیسی
Advantage ≠ disadvantage عیب – مزیت Bottom ≠ top بالا – پایین Demand ≠ supply عرضه – تقاضا Dusk ≠ dawn طلوع – غروب Exterior ≠ interior بیرون – داخل Heaven ≠ hell جهنم – بهشت |
Answer ≠ question پرسش – پاسخ Comfort ≠ discomfort ناراحتی – راحتی Despair ≠ hope امید – یأس East ≠ west غرب – شرق Guest ≠ host میزبان – میهمان Hero ≠ coward بزدل – قهرمان |
injustice ≠ justice عدالت – ناعدالتی Landlord ≠ tenant مستأجر – صاحب خانه Minority ≠ majority اکثریت – اقلیت Mess ≠ order نظم – بی نظمی Night ≠ day روز – شب Optimist ≠ pessimist منفی گرا – مثبت اندیش |
Knowledge ≠ ignorance نادانی – دانش Man ≠ woman زن – مرد Miser ≠ spendthrift فرد ولخرج – فرد خسیس Nadir ≠ zenith اوج – پایین ترین نقطه North ≠ south جنوب – شمال Past ≠ present حال – گذشته |
Poetry ≠ prose نثر ≠ نظم (شعر) Sorrow ≠ joy لذت و شادی ≠ غم و غصه Summer ≠ winter زمستان – تابستان Synonym ≠ antonym مترادف – متضاد Virtue ≠ vice نادرستی و گناه ≠ پرهیزکاری و تقوا War ≠ peace صلح – جنگ |
Poverty ≠ wealth ثروت – فقر Success ≠ failure شکست – موفقیت Supporter ≠ opponent حریف – حامی Victory ≠ defeat شکست – پیروزی Visitor ≠ host میزبان ≠ بازدید کننده
|
قیدهای متضاد زبان انگلیسی
Always ≠ never هیچ گاه – همیشه Before ≠ after بعد – قبل Here ≠ there آنجا ≠ اینجا Inside ≠ outside بیرون – داخل Over ≠ under زیر – رو Up ≠ down پایین – بالا Within ≠ outside برون – درون |
Backward ≠ forward رو به جلو ≠ رو به عقب Downwards ≠ upwards رو به بالا ≠ رو به پایین In ≠ out بیرون – داخل More ≠ less کم تر – بیشتر Right ≠ left راست – چپ Upstairs ≠ downstairs طبقه پایین (پایین پله ها) ≠ طبقه بالا (بالای پله ها) Yes ≠ no خیر – بله |
ضمایر متضاد زبان انگلیسی
He ≠ she او (آقا) – او (خانم) (فاعل) I ≠ you من – تو (فاعل) None ≠ some مقداری | کمی – هیچ They – we ما – آنها (فاعل) |
Him ≠ her او (آقا) – او (خانم) (مفعول) Me ≠ you من – تو (مفعول) Them ≠ us ما – آنها (مفعول)
|