آوا زبان کلمات انگلیسی برای روز ولنتاین - آوا زبان

روز ولنتاین یا همان Valentine’s Day هر ساله در چهاردهم فوریه جشن گرفته می شود. البته افراد مختلف به شیوه های مطلوب خود این روز را جشن می گیرند. برای افراد مجرد و سینگل،‌ روز عشق فرصتی است تا از شخص مورد علاقه خود برای قراری عاشقانه دعوت کنند. معمولا رسم بر این است که نزد این فرد مورد علاقه می روند و از او می پرسند «?Will you be my Valentine – آیا ولنتاین من می شوی؟» یا کارتی با این مضمون برای او می فرستند.

موضوعات این مقاله

کارهایی که می توان در روز ولنتاین انجام داد

بسیاری از افراد برای روز ولنتاین قرار هایی ویژه و خاص ترتیب می دهند. این قرار می تواند رمانتیک باشد، مثل یک شام همراه با شمع که در آن خودتان آشپزی می کنید و یا می تواند قرار در یک رستوران شیک و زیبا باشد. بعضی ها به پیک نیک می روند، جایی که در آن غذا و نوشیدنی می برید و با پتوی مسافرتی در فضای بیرون غذا می خورید.

دیگر جاهای محبوب برای قرار اول شامل سینما، قدم زدن در پارک، نگاه کردن به ستاره ها با یکدیگر و شاید حتی داشتن صبحانه مشترک می باشد. حتی برای زوج ها فرقی ندارد که شش ماه یا شصت سال از آغاز رابطه آن ها می گذرد، در زمان بیرون رفتن با یکدیگر در روز ولنتاین حس و حال دیگری دارند.

هدیه های مرسوم در این روز

اکثرا در روز ولنتاین کارت مخصوص روز ولنتاین را به همدیگر می دهند که روی آن یک شعر یا پیام عاشقانه نوشته شده که بیانگر احساس آن ها است. صدها هزار نفر در روز ولنتاین از رز به عنوان کادو استفاده می کنند. بعضی از افراد هم از جعبه شکلات به عنوان کادو استفاده می کنند. اگر یک شخص خوش شانس باشد، ممکن است حتی یک حلقه در این روز دریافت کند که معنای آن درخواست ازدواج از سوی معشوقشان است.

ریشه روز عشق

 باورهای متعددی در خصوص ریشه روز ولنتاین وجود دارد. به طور کلی به نظر می رسد این مناسبت به بعضی از سنت های رومی و سنت های کاتولیک برمی گردد. داستانی است که می گوید این روز برای بزرگداشت کشیشی که حالا به قدیس تبدیل شده است جشن گرفته می شود. این کشیش زمانی که ازدواج برای مردان جوان ممنوع بود، به طور مخفیانه افراد را به عقد همدیگر در می آورد. ظاهرا بعدا این کشیش به زندان افتاد و از آن جا برای عشقش یک نامه ولنتاین نوشت و از عشقش به دختر محبوبش گفت.

قدیمی ترین شعر توسط دوک اورلئان در سال ۱۴۱۵ از درون زندان نوشته شده است. او این نامه را برای همسرش نوشته بود.

۳۱ کلمه انگلیسی ویژه Valentine’s Day

admirer (noun): Someone who has a particular regard for someone or something; a person who is attracted to another person.

ستاینده: کسی که علاقه و ارادت خاصی به یک شخص دیگر دارد. کسی که جذب یک شخص دیگر شده است.

  • Roxanne already knows that Andrew is her secret admirer.
  • روکسان می داند که اندرو ستاینده مخفی او است.

arrow (noun): A thin stick with a sharp point at one end and feathers at the other to help guide it when shot from a bow. Cupid shoots arrows at people to make them fall in love.

تیر: یک چوب نازک با یک نوک تیز در یک سر و پر پرنده در سر دیگر آن که برای هدایت مسیر تیر کاربرد دارد. فرشته کوپید با تیر عشق به افراد شلیک می کند تا آن ها عاشق هم شوند.

  • I think Marion has just been struck by one of cupid’s arrows.
  • من فکر می کنم ماریون توسط یکی از تیر های کوپید مورد اصابت قرار گرفته.

balloon (noun): A colored rubber sack inflated with helium (or air) and used as decoration.

بادکنک: یک کیسه یا ظرف لاستیکی رنگی که با هلیوم (یا هوا) باد می شود و به عنوان تزیین استفاده می شود.

  • The kids enjoyed trying to keep the balloons floating in the air without them touching the ground.
  • بچه ها از این که تلاش کنند تا بادکنک در هوا معلق بماند بدون آن که به زمین بخورد لذت می بردند.

bouquet (noun): An attractively arranged bunch of flowers generally held together by a ribbon and given as a gift.

دسته گل: یک دسته گل مرتب و جذاب که معمولا توسط یک روبان در کنار هم قرار گرفته و به عنوان هدیه داده می شود.

  • Robert gave his wife a beautiful bouquet of roses for her birthday.
  • رابرت برای تولد همسرش یک دسته گل رز زیبا به او هدیه داد.

card (noun): A piece of thick paper or thin cardboard with a message which is sent for greetings or invitations.

کارت: یک تکه کاغذ ضخیم یا مقوا نازک همراه با پیامی که برای تبریک یا دعوت نامه ارسال می شود

  • Margarita received a Valentine’s card from a secret admirer.
  • مارگاریتا از یک ستاینده مخفی کارت ولنتاین دریافت کرد.

chocolate (noun): a (sweet) brown food made from ground cacao seeds.

شکلات: غذایی قهوه ای (شیرین) که از دانه های کاکائو آسیاب شده تهیه می شود

  • I absolutely LOVE getting a bar of chocolate as a present.
  • من قطعا دوست دارم یک تکه شکلات به عنوان هدیه بگیرم.

couple (noun): two people who are married, engaged or closely associated in a relationship.

زوج: دو نفری که ازدواج کرده، نامزد کرده یا از نزدیک با هم در ارتباط هستند.

  • Jack and Jill make a lovely couple.
  • جک و جیل یک زوج دوست داشتنی می شوند.

Cupid (noun): A mythological child with wings that uses a bow and arrow to make people fall in love.

کوپید: کودکی اسطوره ای و افسانه ای که بال دارد و با استفاده از تیروکمان افراد را عاشق می کند.

  • A person, or even a deity, who is shot by Cupid’s arrow is filled with uncontrollable desire.
  • شخصی یا حتی الهه ای که با تیر کوپید مورد اصابت قرار می گیرد سرشار از عشق و هوس غیرقابل کنترل است.

date (noun): a romantic meeting (or activity) between two people.

قرار: یک قرار (یا فعالیت) عاشقانه بین دو نفر

  • Every Friday they go on a date to keep the magic alive in their relationship.
  • آن ها هر جمعه به یک قرار عاشقانه می روند تا جادو و شور و شوق رابطه خود را زنده نگه دارند.

dinner (noun): The main meal of the day, generally eaten in the evening.

شام: وعده اصلی غذایی در روز، معمولاً عصرها خورده می شود.

  • They had dinner at their favorite restaurant to celebrate their anniversary.
  • آن ها برای جشن سالگرد خود در رستوران مورد علاقه شان شام خوردند.

engaged (adjective): have agreed to marry each other at a future date.

نامزد کرده: توافق کرده اند که در آینده با یکدیگر ازدواج کنند

  • They have been engaged for three years and will finally get married next month.
  • آنها سه سال است که نامزد شده اند و سرانجام ماه آینده ازدواج خواهند کرد

February (noun): The second month of the year. (Remember to write the months of the year with a capital letter)

فوریه: ماه دوم سال. (یادتان باشد ماه های سال را با حرف بزرگ بنویسید)

  • Valentine’s Day is in February.
  • روز ولنتاین در ماه فوریه است

feeling (noun): An emotional state or reaction

احساسات: یک حالت یا واکنش عاطفی

  • He confessed his true feelings for her.
  • او حس واقعی خود را برایش گفت و اعتراف کرد.

flower (noun): The often brightly colored part of a plant from which the seed or fruit develops.

گل: قسمت رنگی یک گیاه که از آن دانه یا میوه می روید.

  • He picked a flower from the garden to give to his wife.
  • او گلی را از باغ برداشت تا به همسرش هدیه دهد.

fourteenth (adjective): The ordinal number: 14th

چهاردهم: عدد ترتیبی ۱۴

  • Valentine’s day is on the fourteenth of February.
  • روز ولنتاین چهاردهم فوریه است.

friend (noun): A person you know and have a bond of mutual affection (excluding family members or partners).

دوست: شخصی را که می شناسید و دارای رابطه ای متقابل با یکدیگر هستید (به استثنای اعضای خانواده یا شرکای کاری)

  • She spends every afternoon after school playing with her friends in the park.
  • او هر بعد از ظهر را بعد از مدرسه با دوستانش در پارک بازی می کند.

friendship (noun): a relationship between friends; the state of being friends.

دوستی: رابطه بین دوستان؛ حالت دوست بودن.

  • I really value our friendship.
  • Our friendship is important to me.
  • من واقعاً برای دوستی مان ارزش قائل هستم.
  • دوستی ما برای من مهم است.

gift (noun): A thing given willingly to someone without payment. Another word for gift is present.

هدیه: چیزی که با میل و رغبت و بدون انتظار پرداخت بهای آن به کس دیگری داده می شود. مترادف هدیه.

  • I gave my neighbor a gift as a way of saying thank you for her help yesterday.
  • به همسایه ام یک هدیه دادم تا از این طریق از کمک دیروز او تشکر کرده باشم.

happy (adjective): The feeling of pleasure or contentment.

خوشحال: احساس لذت یا رضایت.

  • I know she is happy because she has a huge smile on her face.
  • می دانم که او خوشحال است زیرا لبخند بزرگی بر لب دارد.

heart (noun): The organ that pumps blood through the body. It is normally associated with love.

قلب: عضوی که خون را در بدن پمپ می کند. معمولا به عشق هم مرتبط است.

  • Steve bought his partner a giant balloon in the shape of a heart.
  • استیو برای شریک زندگی خود یک بادکنک غول پیکر به شکل قلب خریداری کرد.

hug (noun): Squeeze someone between your arms, typically to express affection.

بغل: به طور معمول برای ابراز محبت، فردی را بین بازوهای خود فشار دادن.

  • She hadn’t seen her son in a long time and gave him a big hug.
  • او مدتها بود که پسرش را ندیده بود و او را محکم بغل کرد.

kiss (noun): To touch your lips against something (generally other lips) as a sign of affection or greeting.

بوسه: لمس لبهای خود را در مقابل چیزی (به طور معمول لب دیگران) به عنوان نشانه محبت یا سلام و احوالپرسی.

  • The mother kissed her baby on the forehead.
  • مادر پیشانی کودک خود را بوسید.

love (noun/verb): an intense feeling of deep affection

عشق: یک احساس شدید از محبت عمیق

  • You can tell that a person loves you by the way they treat you.
  • شما می توانید از نحوه رفتار یک شخص با خود بفهمید او عاشق شما است.

poem (noun): a piece of creative writing in verse which is often rhythmical.

شعر: یک قطعه نوشته خلاقانه که معمولا موزون و دارای وزن و قافیه است.

  • He wrote a beautiful poem expressing his feelings for his partner.
  • او شعر زیبایی را برای بیان احساسات خود نسبت به شریک زندگی خود نوشت.

restaurant (noun): a place where people pay to sit and eat meals that are prepared there.

رستوران: محلی که مردم برای نشستن و خوردن وعده های غذایی که در آنجا تهیه می شود پول پرداخت می کنند.

  • Most restaurants are full on Valentine’s Day so make a reservation in advance.
  • بیشتر رستوران ها در روز ولنتاین پر هستند بنابراین از قبل اقدام به رزرو کنید.

ribbon (noun): a long, narrow strip of fabric, usually used for tying or decorating something.

روبان: یک نوار پارچه ای باریک و بلند که معمولاً برای گره زدن یا تزئین چیزی استفاده می شود

  • The gift had a red ribbon around it.
  • دور کادو یک روبان قرمز بود.

ring (noun): a small circular band worn on the finger, typically made of a metal and that sometimes contains precious stones.

حلقه: یک حلقه کوچک که دور انگشت قرار می گیرد. معمولا از فلز ساخته می شود و گاهی اوقات سنگ های گران قیمت و ارزشمند روی آن کار می شود.

  • He bought a beautiful engagement ring and was going to propose to his girlfriend that night.
  • او یک حلقه نامزدی زیبا خرید و قصد داشت آن شب از دوست دختر خود خواستگاری کند.

romance (noun): a feeling of excitement and mystery associated with love.

رومنس: احساس، هیجان و رمز و راز مرتبط با عشق

  • No matter how long you have been together, romance is always important in a relationship.
  • مهم نیست که چه مدت با هم هستید، رومنس در رابطه عاشقانه همیشه مهم است.

romantic (adjective): conducive to or characterized by the expression of love.

رومانتیک: شرایط را برای ابراز عشق فراهم می کند و یا عشق را مشخص می کند.

  • They had a romantic candlelit dinner.
  • آنها یک شام عاشقانه با نور شمع خوردند.

rose (noun): a sweet-smelling flower that grows on a bush and usually has thorns. The most common rose is red though they come in a variety of colors.

رز: یک گل با بوی شیرین که روی بوته رشد می کند و معمولاً خار دارد. رایج ترین گل رز قرمز است اگرچه رنگ های متنوع دیگری نیز دارد.

  • Our secretary received a bunch of roses for Valentine’s Day.
  • منشی ما یک دسته گل رز برای روز ولنتاین دریافت کرد.

secret (noun/adjective): not meant to be known or seen by others.

راز: چیزی که قرار نیست دیگران ببینند یا بدانند.

  • She has a secret but won’t tell me what it is.
  • او یک رازی دارد ولی به من نمی گوید که چیست.

اصطلاحات انگلیسی درباره روز ولنتاین

 

to fall in love (verb): To be very attracted to someone and begin to love them.

عاشق شدن: به شدت جذب کسی شدن و شروع به دوست داشتن او کردن.

 

 

love at first sight: The instant and extreme romantic attraction for a stranger the first time you see them.

عشق در نگاه اول: جذابیت رمانتیکی که به شکل ناگهانی و با شدت زیاد همان اولین باری که یک غریبه را می بینید به وجود می آید.

 

 

I love you: A phrase used to express to another person the maximum level of love you feel for them

عاشقتم: اصطلاحی که برای ابراز حداکثر میزان عشقی که نسبت به یک نفر دارید استفاده می شود.

لغت نامه انگلیسی ولنتاین

A

Admirer: تحسین کننده، ستاینده

Adoration: عشق ورزیدن، ستودن

Adore: پرستیدن

Affection: محبت، احساس مهربانی، عاطفه

Affectionate:‌ انسان مهربان و خون گرم

Amorous: عاشقانه، سرشار از عشق

Angel: فرشته، پری

B

Balloons: بالون، بادبادک

be mine: برای من باش، متعلق به من باش

Beau: زیبا،‌شیک

Beloved:‌معشوق، محبوب

Betrothed:‌ خواستگاری، فردی که از او خواستگاری شده

Bouquet: دسته گل

bow and arrow: تیر و کمان (تصویر معروف قلبی که با تیر زخمی شده)

box of chocolates: جعبه شکلات

boyfriend: دوست پسر

C

Candy: شکلات، آب نبات

Card: کارت (اشاره دارد به کارتی که همراه با هدیه یا دسته گل اهدا می شود)

Carnation: گل میخک

Charmed: تحت تاثیر قرار گرفته، افسون شده

Cherish: عزیز کردن،‌لوس کردن

Cherub: فرشته کودکی که معمولا با دو بال بر شانه و تیر و کمانی در دست به تصویر کشیده می شود

Chocolate: شکلات

Courting: خواستگاری کردن

Courtship: خواستگاری، ابراز علاقه

Crazy: دیوانه، مجنون

Crush: کراش، عشق مخفی، علاقه داشتن به کسی بدون آن که خود آن فرد خبر داشته باشد

Cupid: خدای عشق، شهوت، جذابیت و علاقه

D

Darling: عزیز دل (برای خطاب قرار دادن به کار می رود)

Date: قرار عاشقانه

Dear: عزیز، عزیزم

Decorate: تزئین کردن

Desire: هوس، میل

Devotion: صمیمیت زیاد، تعلق خاطر، سرسپردگی

Doves: کبوتر

E

Embrace: آغوش، بغل کردن

Enamored: شیفته، عاشق

Endearment: دلگرمی دادن،‌ نوازش کردن، با عطوفت رفتار کردن

envelope: پاکت نامه

Eros: خدای عشق ‌و آمیزش در یونان باستان

F

fall in love: عاشق شدن

February: فوریه (ماهی که روز چهاردهم آن ولنتاین است)

Fiancée: نامزد

Flame: شعله، تابش، تب و تاب

Flirt: لاس زدن، حرف عاشقانه زدن

Flowers: گل ها

Fondness: علاقه، خاطرخواهی

forget-me-nots: هرگز مرا فراموش

fourteenth: چهاردهم (اشاره به روز چهاردهم ماه فوریه که روز ولنتاین است)

friend: دوست

Friendship: دوستی

G

Gift: هدیه، کادو

Girlfriend: دوست دختر

Greeting: تبریک، عرض احترام، خوش آمد گویی، شادباش

Greeting card: کارت تبریک، کارت شادباش

H

Heart: قلب، دل (عاشقانه)

Heartthrob: دلسوز، تپش قلب، هوس و عشق

Holiday: تعطیلات، روزهای مقدس و مراسم های خاص

Honey: عسل، عزیز (برای خطاب قرار دادن فردی که عزیز و محبوب است)

Hug: بغل، آغوش

I

Infatuation: شیفتگی، شیدایی

K

Kiss: بوسه، ماچ

L

Like: دوست داشتن، خوش آمدن

Love: عشق، عاشق شدن، عاشق بودن

Lovebirds: پرنده های عشق، کبوتر عشق

Lovesick: دلتنگ معشوق بودن،‌ حال بدی که ناشی از دور بودن از معشوق است

M

Moonstruck: مهتاب، قرص ماه (صفتی برای بیان دیوانگی و مجنونی نیز هست)

P

Party: مهمانی، پارتی، جشن

Passion: شور و اشتیاق، میل شدید، هیجان داشتن

Pink: صورتی

Poem: شعر، متن عاشقانه منظوم

Presents: هدایا، کادوها

R

Red: رنگ قرمز

Romance: رمانس، داستان عاشقانه، رمان، افسانه

Romantic: رومانتیک، هر چیز عاشقانه اعم از عمل، انسان، رفتار و غیره

Rose: گل رز

S

Saint Valentine: ولنتاین قدیس (اشاره دارد به داستان تاریخی که ریشه روز ولنتاین از آن است)

secret admirer: عاشق مخفی، خاطرخواه مخفی و ناشناس

sentimental: احساساتی، انسان یا موقعیت سرشار از احساسات

smitten: پس زده شده، ذلیل شده

St. Valentine: مخفف عبارت Saint Valentine

Suitor: خواستگار، خاطرخواه، مدعی عشق

sweetheart: عزیز دل، فرد بسیار عزیز

sweets: شیرینی (جمع)

T

Tenderness: لطافت، مهربانی، با محبت

true love: عشق واقعی

Tulips: گل لاله (جمع)

U

unrequited love: عشق یک طرفه، عشق بدون پاسخ

V

Valentine: ولنتاین

Valentine’s Day: روز ولنتاین

W

woo: خواستگاری کردن، ابراز عشق و علاقه کردن

wooer: خواستگار، کسی که اهل خواستگاری می کند

Y

Yearning: آرزو کردن، میل داشتن، خواستن، مایل بودن به چیزی، درخواست کردن

 

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 118 views بار دسته بندی : مقالات زبان انگلیسی تاريخ : 29 آگوست 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.