چگونه یادگیری زبان رفتار شما را تغییر می دهد؟
یادگیری زبان یک روند کاملا جالب است؛ مانند این است که سفری به سرزمینی عجیب، پر از موانع، شگفتی ها و کشفیات را تجربه کنید. در این فرآیند از طریق مطالعه، آموزش یا تجربه، شخصی که قبلاً قادر به درک سخنان بی معنی دیگران نبوده است، قادر به درک و تکرار کلمات، عبارات و نحوه استفاده از آنها است. این تأثیرات می تواند کاملاً چشمگیر باشد، زیرا حتی یک مهارت اگر در حد کافی باشد فرصت های جدیدی را برای برقراری ارتباط و تبادل احساسات و ایده ها ایجاد می کند.
یادگیری یک زبان جدید به طور مداوم ما را مجبور می کند که به طور متفاوتی به خود و دنیای خود فکر کنیم. واضح است که این نقش زبان در تعریف اینکه ما و دیگران چه کسی هستیم، می تواند تاثیر زیادی بر هویت فردی بگذارد. این حداقل تا حدی توضیح می دهد که چرا کسانی که دوزبانه هستند اغلب می گویند هنگام صحبت با زبان دوم خود «احساس می کنند مانند یک فرد دیگر هستند».
رفتار شما را تغییر می دهد
افکار فردی بسیار قدرتمند هستند و به نظر می رسد زبانی که با آنها صحبت می کنید نیز همینطور است.
یادگیری یک زبان فراتر از واژگان، دستور زبان و نحو است. همچنین نیاز به اتخاذ روش جدیدی از تفکر دارد و با تغییر الگوهای فکری، رفتارهای شما نیز تغییر می کند. از طریق فرآیند یادگیری و تمرین یک زبان، شما نسبت به فرهنگ، زمان و حتی شخصیت خود حساس تر می شوید. در می یابید که این زبانی که قبلاً فکر می کردید خارجی است اکنون تمام زندگی شما را شکل داده است.
زبان علاوه بر بهبود عملکرد مغز و تقویت هوش، رفتار شما را به شکلهای بیشتری از آنچه فکر می کنید تغییر می دهد. یادگیری زبان آنطور که در ادامه می آید می تواند نقش مهم و موثری در تغییرات فردی داشته باشد.
بر درک زمان تاثیر می گذارد
زبان های مختلف تفاوت های فرهنگی منحصر بفردی را در استفاده از زمان خود نشان می دهند. به عنوان مثال، در زبان یونانی و انگلیسی، بین گذشته، حال و آینده تمایز قائل می شوند، در حالی که در زبانهایی مانند چینی و تایلندی تفاوتی قائل نمی شوند. در این زبانهای بدون زمان برای بیان همه زمانها از عبارات یکسانی استفاده می کنند.
بعضی از زبان ها مانند یونانی دارای زمان های متعددی هستند که هم موقعیت یک رویداد را در زمان و هم ماهیت یک عمل را در رابطه با شروع، میانه، پایان یا تکرار آن توضیح می دهند. به این ترتیب، آنها می توانند یک چیز را با کلمات کم و با دقت زیاد توصیف کنند.
بر رفتارهای خاص تأثیر می گذارد
علاوه بر این، این زمان های مختلف می تواند بر رفتارهای خاص مانند سیگار کشیدن، مدیریت پول و حفظ سلامتی تأثیر بگذارد. در مواردی که زبانها بدون تنش زبان مادری باشند، پس اندازهای شخصی بیشتر می شود، افراد کمتر سیگار می کشند و جمعیت تمایل کمتری به چاقی دارند. عدم تمایز زبانی بین گذشته، حال و آینده تمایل و نیاز بیشتری به داشتن یک تفکر طولانی مدت را دارد زیرا اینطور به نظر می رسد که افعال و وقایع آینده در گفتگوها نقش بیشتری دارند.
با تغییر رفتار، مهارت هایتان نیز تغییر می کند. در حقیقت، یادگیری یک زبان جدید حتی می تواند بر رفتار حرفه ای و استعداد شغلی شما تاثیر بگذارد؛ که به نوبه خود می تواند زندگی شما را تغییر دهد.
دیدگاه های فرهنگی را شکل می دهد
زبان را نمی توان از دیدگاه های فرهنگی جدا کرد. این به عنوان یک فیلتر عمل می کند و زاویه جدیدی را در نگاه شما به جهان باز می کند. به عنوان مثال، کودکان چینی در آموزش زبان انگلیسی زودتر از بچه های انگلیسی زبان، یاد می گیرند، زیرا برچسب های زبانی آنها با شفافیت بیشتری همراه است. گویش های برخی بخش های استرالیا در مقایسه با انگلیسی زبانان در فضا جهت گیری بهتری دارند. آنها به جای اینکه بگویند، «آن گربه آن طرف»، «آن گربه به سمت شمال» می گویند، زیرا آنها برای درک و جمع بندی صحیح جملات به دستورالعمل ها تکیه می کنند.
بنابراین، کودکان چینی اعداد را در سنین پایین تر درک می کنند و استرالیایی ها بیشتر به جهات اصلی توجه می کنند. زبانهای مختلف توجه خود را به جنبه های مختلف محیطی متمرکز می کنند، چه از نظر محیطی و چه فرهنگی. به این ترتیب می بینید که چه چیزی توسط گوینده ارزش دارد. آموزش زبان، توانایی دیدن شما در جهان را محدود نمی کند بلکه به شما امکان می دهد درک خود را بر جنبه های مختلف آن متمرکز کنید.
شخصیت را تغییر می دهد
به همین ترتیب، دیدگاه های فرهنگی بر زبانی که صحبت می کنید نیز تأثیر می گذارد و در نتیجه بر شخصیت شما تاثیر می گذارد. احساس داشتن زبان جدید، می تواند احساس شما در مورد خودتان را تغییر دهد. به عنوان مثال، بعضی از افراد هنگام صحبت به زبان فرانسوی احساس باهوشی یا هوشمندی می کنند، در حالی که کسانی که آلمانی صحبت می کنند ممکن است احساس قدرت یا سرراستی کنند. ممکن است هنگام صحبت با آلمانی شخص اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و هنگام صحبت به زبان فرانسه شخصیتی با ظرافت تر.
این احساسات مربوط به زبان می تواند تحت تأثیر تجربه آن فرد با فرهنگ خاص، حتی از سنین بسیار پایین باشد. به عنوان مثال، کسی که از آلمان نازی برای آمدن به آمریکا فرار کرده است ممکن است از صحبت کردن به زبان آلمانی خودداری کند زیرا آنها آن را با اسارت مرتبط می دانند. در عوض، آنها ممکن است انگلیسی صحبت کنند و این زبان را با آزادی و ایمنی همراه بدانند.
صحبت منظم به زبان دوم به شما امکان می دهد که جهان را کاملاً متفاوت ببینید و حتی می تواند بر شخصیت و نوع دید شما تأثیر بگذارد. به ویژه در دو زبانه ها بسته به محیط، فرهنگ و زبان، نگرش و شخصیت نیز تغییر می کنند. این موضوع در مورد کسانی که زبان جدیدی را به شکلی تدریجی تر یاد می گیرند، صدق می کند.
همانطور که یاد می گیرید و تمرین می کنید، زبان روی نحوه رفتار و واکنش شما به موقعیت های مختلف تاثیر می گذارد. با گذشت زمان، شروع به شکل دهی نوع نگاه شما به جهان می کند.
در نهایت، یادگیری زبان دوم چگونه شما را تغییر می دهد؟
تفکر، رفتار و زبان چنان با هم ارتباط دارند که دانستن یک زبان در واقع می تواند در یادگیری زبان جدید نقش زیادی داشته باشد. به همین دلیل، شاید بهترین توصیه برای هر كسی كه یك زبان خارجی را می آموزد این باشد كه با آن به عنوان چیزی واقعاً خارجی، كاملاً ناشناخته و قبلاً تجربه نشده، رفتار كند. پذیرفتن یک زبان به همان شکلی که هست، با مشخصات منحصر به فرد خود، اغلب فرصتی جالب را برای تجربه بهتر جهان به روشی کاملاً جدید و متفاوت فراهم می کند.
