آوا زبان اصطلاحات مربوط به پول در انگلیسی - آوا زبان

در یادگیری زبان انگلیسی، آشنایی با اصطلاحات انگلیسی که در مکالمات مردم کاربرد دارد، بسیار ضروری است. در این مقاله به آموزش اصطلاحات مربوط به پول در انگلیسی می پردازیم.

اصطلاحات مربوط به پول در انگلیسی

۱٫ A day late and a dollar short

این روش دیگری برای گفتن “خیلی کم، خیلی دیر” است. وقتی کسی از این عبارت استفاده می کند، فرصتی را به دلیل تاخیر و تلاش نکردن خود از دست داده است.

۲٫ A fool and his money are soon parted

اگر کسی احمقانه یا بی فکر در امور مالی خود عمل کند، پس از آن به زودی پول خود را از دست خواهد داد. این عبارت به بهترین وجه برای توصیف قماربازها و افراد ریسک پذیر که شانس بدی هم دارند به کار می رود.

۳٫ A light purse is a heavy curse

برای کسانی که پول زیادی ندارند (کسانی که در فقر هستند)، زندگی فوق العاده دشوار است. داشتن کیف پول سبک به معنای داشتن کیف پولی با سکه و اسکناس کم است.

۴٫ A penny saved is a penny earned

این عبارت رایج برای ترغیب مردم به پس انداز استفاده می شود. صرفه جویی در هزینه ها به همان اندازه مفید است که درآمد بیشتری کسب کنید. چون پول خرج شده برای همیشه از بین رفته است.

۵٫ All that glitters is not gold

ظاهر هر چیز می تواند فریبنده باشد. یک معامله یا فرصتی که به نظر ارزشمند می آید در واقع می تواند کاملا بی فایده باشد. اگر چیزی برای درست بودن زیادی خوب است، احتمالاً باید همینطور باشد.

۶٫ Almighty dollar

” پول حلال مشکلات است” بیش از هر چیز دیگری مهم است. حداقل این چیزی است که افرادی که از این اصطلاحات استفاده می کنند، می گویند. آن ها پول را نمایانگر سعادت، موفقیت و وسیله ای برای دستیابی به خواسته ها می دانند.

۷٫ Ante up

پرداخت پول. پرداخت دانگ. در بازی پوکر، ante up به معنی درخواستی است از بازیکنان که شرط بندی اولیه خود را در جکپات قرار دهند.

۸٫ As phony as a $3 bill

یک شخص، چیز یا وضعیت جعلی و غیر واقعی. از آنجا که اسکناس های ۳ دلاری از دهه ۱۸۰۰ چاپ نشده اند، پول واقعی محسوب نمی شوند و هیچ ارزشی ندارند.

۹٫ As poor as a church mouse

در حد گرسنگی یا گدایی فقیر بودن. این اصطلاح تغییر داده شده اصطلاح “as hungry as a church mouse” است و از این ایده ناشی شده است که کشیش ها با دقت از ریختن هر خرده نان عشای ربانی مسیح مقدس به زمین جلوگیری می کنند و به این معنی است که موش های کلیسا نمی توانند خرده ریزه ها را بخورند.

۱۰٫ As sound as a dollar

مانند یک اسکناس دلار، امن و قابل اعتماد بودن. پول همیشه قابل اعتماد است و گزینه ای شایسته برای مبادله با کالاها و خدمات است.

۱۱٫ At a premium

قیمتی بالاتر از حد معمول.

۱۲٫ At all costs

به قیمت هر مقدار زمان، پول یا تلاش؛ کسی به طور مجازی تمام پول خود را صرف دستیابی به چیزی می کند.

۱۳٫ At the drop of a dime

به این فکر کنید که چقدر زود ناگهان جریمه می شوید و پول از جیبتان می رود. اگر کاری را “At the drop of a dime” انجام دهید، یعنی به همان سرعت، خیلی سریع و آنی آن کار را انجام می دهید.

۱۴٫ Back on your feet

پس از یک عقب گرد مالی یا ضرر مالی ویرانگر، کسی با بازگشت به اوضاع خوب مالی “Back on your feet” می شود.

۱۵٫ Balance the books

متعادل کردن حساب ها. اطمینان از درست بودن حساب ها و ارقام و میزان بدهی و مانده‌‌. منطبق کردن بدهی ها با میزان پول موجود‌.

۱۶٫ Bang for your buck

ارزش پول کسی. اصطلاحاً معادل ضرب المثل” هرچقدر پول بدی همونقدر آش میخوری” در فارسی است.

۱۷٫ Below par

قیمت پایین تر از متوسط ​​یا کمتر از ارزش ظاهری چیزی. به این چیز subpar گفته می شود.

۱۸٫ Bet on the wrong horse

برنامه های خود را بر اساس یک حدس غلط در مورد نتایج یک چیز، مانند “شرط بندی بر روی یک اسب بازنده” در مسابقات بچینید‌‌.

۱۹٫ Bet your bottom dollar

همه چیز خود را در چیزی شرط بندی کردن زیرا مطمئن هستید که برنده خواهید شد؛ مانند شرکت در بازی پوکر یا یک بازی شرط بندی مشابه.

۲۰٫ Beyond your means

بیش از توان مالی شما. زندگی فراتر از توان خود یعنی زندگی ای در خارج از دارایی های خود.

۲۱٫ Big bucks

برای توصیف شخصی که درآمد زیادی دارد استفاده می شود. “Big” به عنوان یک مقدار، مشابه “many” در این مورد استفاده می شود.

۲۲٫ Blank check

نوشتن یک چک سفید با بودجه نامحدود، بدون محدودیت و آزادی کامل بدون کنترل.

۲۳٫ Born with a silver spoon in your mouth

ثروتمند بودن در تجمل کامل، در ثروت و آسایش متولد شدن. افرادی که با یک قاشق نقره ای در دهان خود متولد می شوند اغلب فرزندان والدین ثروتمند هستند.

۲۴٫ Bottom dollar

آخرین دلار افراد. وقتی کسی همه پول خود را خرج می کند و فقط یک اسکناس دلار برایش باقی مانده است، دلار پایینی او محسوب می شود.

۲۵٫ Bread and butter

منبع درآمد خانواده؛ طوری که آنها هزینه غذا را پرداخت می کنند. مردم با شغل، مشاغل یا منبع های دیگر درآمد خود را کسب می کنند یا اصطلاحاً “make “bread and butter.

۲۶٫ Breadwinner

شخصی که سخت تلاش می کند تا برای خانواده خود درآمد کسب کند. غالباً این فرد تنها درآمدزای اصلی در یک خانوار است. نان آور.

۲۷٫ Break the bank

استفاده از تمام پول یک حساب بانکی. این همچنین می تواند به معنی برنده شدن کل پول یک میز قمار باشد.

۲۸٫ Break even

وقتی درآمد برابر است با هزینه ها. سود و زیانی ندارد.

۲۹٫ Bring home the bacon

تأمین معاش خانواده با آوردن حقوق به خانه.

۳۰٫ Burn a hole in your pocket

ترغیب کردن شخصی برای اینکه خیلی پول خرج کند. انجام خریدهای غیر ضروری برای ارضاء خود در حال حاضر و خیلی سریع، زیرا پول در جیب شما بند نمی شود.

۳۱٫ Buy someone off

سعی در ترغیب کسی با رشوه مالی به منظور جلوگیری از انجام وظیفه‌ش.

۳۲٫ By check

پرداخت هزینه ها با نوشتن چک فیزیکی به شخص یا شرکت.

۳۳٫ Cash-and-carry

فروش چیزی، اما فقط در صورتی که خریدار بتواند آن را تحویل بگیرد (بدون تحویل) و پول نقد پرداخت کند.

۳۴٫ Cash cow

توصیف کننده مشاغل یا محصولی که جریان مداومی از درآمد ایجاد می کند.

۳۵٫ Cash in

تعویض کوپن یا اوراق قرضه با ارزش معادل آن ها با پول.

۳۶٫ Cash in on

بدست آوردن درآمد از فرصتی موفق و مثمر ثمر.

۳۷٫ Cash in your chips

این اصطلاح به معنای فروش چیزی است با این هدف که از عواید آن برای رفتن به چیز دیگری استفاده کنید. به طور معمول کسی cash in his chips می کند برای اینکه بهترین معامله را انجام بدهد وقتی که گمان می کند سهام درحال سقوط است.

۳۸٫ Cash in the barrelhead

وقتی کالایی به صورت نقدی پرداخت می شود. این اصطلاح از عادات مشتری ها ناشی می شود که با گذاشتن پول در بالای بشکه یا سر بشکه (که به عنوان میز در بارها استفاده می شود) هزینه نوشیدنی های خود را پرداخت می کنند.

۳۹٫ Caught short

نداشتن پول کافی برای پرداخت هزینه ای.

۴۰٫ Cheapskate

فردی بخیل که دوست ندارد پول خرج کند.

۴۱٫ Chicken feed

خوراک مرغ غذایی برای طیور است که از دانه های کوچک غلات تشکیل شده است. به این ترتیب، خوراک مرغ به معنای مقدار کمی پول است.

۴۲٫ Chip in

هنگامی که چندین نفر به طور مشترک پول پرداخت می کنند یا برای خرید کمک می کنند.

۴۳٫ Clean up

به دست آوردن سود کلان، به ویژه هنگام قمار یا شرکت در سرمایه گذاری پرمخاطره دیگری.

۴۴٫ Close-fisted

شخصی که آنقدر برای پول بخیل است که اصطلاحاً مشت خود را به دور پول نقد بسته نگه می دارد.

۴۵٫ Cold hard cash

پول نقد فیزیکی که از سکه و اسکناس تشکیل شده است. اصطلاحی که به جای پول موجود در بانک یا شکل الکترونیکی، پول را در شکل فیزیکی آن پیشنهاد می کند.

۴۶٫ Color of their money

اطمینان از اینکه شخصی پول کافی برای خرید چیزی را دارد. همچنین، مقدار پول موجود.

۴۷٫ Control the purse strings

گفته می شود شخصی که مسئولیت پول را در مشاغل یا خانوار برعهده دارد اصطلاحاً “Control the purse strings”. این نشان می دهد که آن ها مسئول امور مالی خانواده هستند.

۴۸٫ Cook the books

برای تغییر غیرقانونی اطلاعات در دفاتر حسابداری یک کسب و کار. این می تواند مانند نوشتن اعداد غلط برای پنهان کردن سود یا هزینه واقعی باشد.

۴۹٫ Cost a pretty penny

وقتی چیزی “Cost a pretty penny” باشد، هزینه زیادی خواهد داشت.

۵۰٫ Cost an arm and a leg

وقتی چیزی “Cost an arm and a leg” باشد، آنقدر هزینه دارد که به از دست دادن یک قسمت از بدن تشبیه می شود. ممکن است کسی مجبور باشد اعضای بدن خود را بفروشد تا بتواند از عهده تهیه این چیز برآید.

۵۱- Cut your losses

انصراف از طرح یا پروژه ای که مشخصاً ناموفق خواهد بود قبل از از دست دادن پول بیشتر یا بدتر شدن اوضاع.

۵۲- Cut a check

نوشتن چک. این مورد همچنین می تواند زمانی که شرکتی چک را برای شخصی چاپ دیجیتالی انجام می دهد اعمال شود.

۵۳- Cut off

وقتی کسی از دادن پول منظم به شخص دیگری جلوگیری می کند. غالباً، این بدان معناست که والدین ذینفعان خود را بدون پول در وصیت نامه یا ارث ترک می کنند، یا پرداخت پول برای کمک هزینه را متوقف می کنند.

۵۴- Cut-rate

موردی که با قیمت غیرمعمول کم یا کاهش یافته درحال فروش است.

۵۵- Deadbeat

شخصی که پولی را که به شخص دیگری بدهکار است پرداخت نمی کند. شخصی که نمی توان به او اعتماد کرد یا تنبل و بی انگیزه محسوب می شود.

۵۶- Daylight robbery

یک گران فروشی آشکارا ناعادلانه؛ وقتی کسی برای خرید بیش از حد هزینه کرده باشد یا در کار خود حقوق کمتری دریافت کند.

۵۷- Dime a dozen

چیزی که معمول و آسان به دست می آید و بنابراین ارزش کمی هم دارد. موردی که در عرضه و تقاضای کم باشد.

۵۸٫ Dirt cheap

کم قیمت یا به طور باور نکردنی ارزان.

۵۹- Dollar for dollar

چندین گزینه را بر اساس هزینه آن ها در نظر گرفتن. این کار اغلب برای مقایسه در خرید انجام می شود.

۶۰- Dollars for doughnuts

چیزی که قطعی باشد.

۶۱- Don’t take any wooden nickels

این اصطلاح توصیه ای است برای هشدار دادن به مردم در مورد جلوگیری از تقلب یا کلاهبرداری.

۶۲- Down-and-out

شخصی که وضعیت بدی دارد زیرا همه پول خود را از دست داده است.

۶۳- Early to bed, early to rise, makes a man healthy, wealthy, and wise

اصطلاحی که نشان می دهد شخصی که زود به رختخواب می رود، خوب می خوابد و می تواند صبح زود بیدار شود. این کار باعث سلامت جسمی، مالی و روحی آن ها می شود.

۶۴- Earn a living

درآمد کافی برای زندگی راحت و پرداخت هزینه های لازم.

۶۵- Easy money

پولی که به دست آوردن آن به تلاش زیادی احتیاج ندارد.

۶۶- Fast buck

پولی که می توان به سرعت و به راحتی آن را بدست آورد. همچنین می تواند پولی باشد که به طور غیر صادقانه یا غیرقانونی کسب می شود.

۶۷- Feel the pinch

وقتی کسی “feel the pinch” می کند، یعنی دچار مشکلات مالی می شود. آن ها مجبورند پول های خود را خرج کنند یا بیشتر از هزینه های خود پس انداز کنند تا بتوانند از پس شرایط اقتصادی بد خود برآیند.

۶۸- Feel like a million dollars/bucks

شخصی که احساس شگفت انگیزی می کند، گویی که ۱ میلیون دلار برنده شده است. آن ها احساس سلامتی و سعادت می کنند.

۶۹- Flat broke

کاملاً بی پول بودن.

۷۰- Float a loan

مقرر کردن وام از یک فرد یا شرکت برای گذراندن دوران سخت.

۷۱- Fool’s gold

چیزی که به اشتباه تصور می شود سرشار از توانایی و پتانسیل است. “Fool’s Gold” نامی است که به پیریت های آهنی داده می شود که به نظر می رسد طلا است، اما در واقع هیچ ارزشی ندارد.

۷۲- Foot the bill

وقتی کسی هزینه های همه را پرداخت می کند یا هزینه قبض / فاکتور را می پردازد.

۷۳- For peanuts

کار کردن برای پول بسیار کم و ناچیز که ارزش آن کمتر از هزینه کار یدی است.

۷۴- Fork out/fork over

پرداخت کردن پول.

۷۵- Free and clear

داشتن چیزی بدون داشتن بدهی ای برای آن.

۷۶- From rags to riches

اصطلاحی که به معنای گذر از فقر رسیدن به سمت سعادت است. از فرش به عرش رسیدن.

۷۷- Front money

پولی که پیش از دریافت چیزی در ازای آن پرداخت می شود.

۷۸- Get a run for your money

اصطلاحی که به معنای پذیرفتن یک چالش یا بدست آوردن آنچه شایسته است می باشد.

۷۹- Get along on a shoestring

اینکه بتوانید با بودجه و محدود کردن خواسته ها با اندکی پول زندگی کنید.

۸۰- Get off scot-free

فرار از یک هزینه یا قسر در رفتن از مجازات شدن برای یک جرم.

۸۱- Get Your money’s worth

به دست آوردن هر آنچه که برای آن هزینه کرده اید، حتی گاهی بیش از ارزش واقعی آن.

۸۲- Give someone a run for their money

کسی را به چالش بکشید یا آنچه را که لیاقتش را دارد به او بدهید.

۸۳- Go broke/go bust

ورشکستگی و از دست دادن تمام پول خود.

۸۴- Go dutch

شرایطی که هر شخص سهم خود را از هزینه ها، به ویژه تقسیم هزینه یک وعده غذایی در اولین قرار، می پردازد.

۸۵- Going rate

نرخ فعلی و استاندارد یک کالا یا یک سرویس.

۸۶- Golden handshake

پرداختی که به یک کارمند در حال اخراج داده می شود. وقتی کارمندی که معمولاً در سمت مدیریت است، اخراج یا زود بازنشسته می شود و مبلغ زیادی به عنوان حق انحصاری به وی تعلق می گیرد.

۸۷- Gravy train

شغلی با درآمد بالا و زحمت کم.

۸۸- Grease their palm

پرداختن پول برای یک لطف ویژه، معمولاً رشوه غیرقانونی.

۸۹- Hard up

بدون پول زیاد در یک وضعیت سخت مالی قرار بگیریم.

۹۰- Have money to burn/burning a hole in your pocket

داشتن پولی که مشتاقانه آن را صرف کارهای غیراخلاقی می کنید.

۹۱- Have sticky fingers

دزد مغازه، جیب بر، یا دزد بودن.

۹۲- Have the midas touch

توانایی کسب درآمد راحت را داشتن. اشاره ای به اسطوره یونانی پادشاه میداس که هرچه را لمس می کرد به طلا تبدیل می کرد.

۹۳- Have the penny drop

وقتی کسی بالاخره چیزی را می فهمد یا پی می برد.

۹۴- He who pays the piper calls the tune

اصطلاحی به این معنی که شخصی که پول را تأمین می کند باید در مورد چگونگی هزینه و خرج آن حرفی برای گفتن داشته باشد.

۹۵- Head over heels in debt

اصطلاحی برای وقتی که کسی مقدار زیادی پول بدهکار است.

۹۶- Heads or tales

روی سکه یا طرف دیگر آن. اینکه باید یکی از دو گزینه را انتخاب کنید.

۹۷- Heavy money

پول زیادی داشتن.

۹۸- Highway robbery

هزینه کردنی بیشتر از چیزی که ارزش آن را دارد. قیمت سرگردنه، راهزنی. سود یا مزیت بیش از حد حاصل از یک معامله مالی. شبیه سرقت های انجام شده در نزدیکی مسیرهای مسافرتی عمومی از مسافران، به ویژه در گذشته (مانند دزدان دریایی یا گاوچران ها).

۹۹- Hit the jackpot

کسب درآمد بسیار ناگهانی مانند جک پات در قمار.

۱۰۰- Hush money

رشوه یا پول غیرقانونی که به کسی داده می شود تا او را ساکت نگه دارد.

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 107 views بار دسته بندی : مقالات زبان انگلیسی تاريخ : 30 اکتبر 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.