۱۳ نکته برای بهبود مهارت نوشتار زبان

نثر قوی به تمرین، نظم و آگاهیِ آگاهانه از کلماتی که استفاده می کنید مربوط می شود. قوانینی برای نوشتن موثر وجود دارد و اگر وقت بگذارید و آنها را در روحِ نویسندگی خود بگنجانید، می توانید از بسیاری از ناراحتی های غیرضروری جلوگیری کنید.
این قوانین نمی توانند یک نویسنده ی خوب را به نویسنده ی فوق العاده تبدیل کند؛ اما می توانند یک نویسنده ی معمولی را به یک نویسنده ی خوب و یک نویسنده ی خوب را به یک نویسنده ی بهتر تبدیل کنند. آنها می توانند یک داستان متوسط ​​را به یک داستان به یاد ماندنی تبدیل کنند؛ و آنها یک راهنمای عالی برای تجدید نظر در کارتان هستند. در ادامه مهارت های لازم نوشتن در آموزش زبان آلمانی را فرا می گیرید.

۱۳ نکته بسیار مهم برای بهبود مهارت نوشتار زبان

۱٫ هرگز نگذارید حقیقت سد راه داستانتان شود. نوشتن خلاقانه تنها یعنی همین: خلاقانه. اگر حقیقت مانع از گفتن موثرِ داستان تخیلی شما می شود، پس از شرش خلاص شوید و چیزی را خلق کنید که باعث پیشروی داستان می شود.
۲٫ هرگز از دو واژه استفاده نکنید، وقتی می توانید تنها از یکی استفاده کنید. معمولاً یک کلمه ی قدرتمند، کارِ دو کلمه ی ضعیف تر را انجام می دهد. به جای:
«آندره به توده ی لغزنده و وحشتناک مارها خیره شد»
بنویسید:
«آندره به توده ی خشمگین مارها خیره شد.»
۳٫ از صدای فعال استفاده کنید. تفاوت بین نثر شایسته و نثر خوب، تفاوت بین صدای منفعل و فعال است. مطمئن شوید که افعال، نثر شما را به حرکت وا می دارند. به جای:
«تعداد زیادی جسد مرده روی زمین وجود داشت.»
بنویسید:
«اجساد مردگان زمین را پر کرده بودند.»
۴٫ از ساختار موازی استفاده کنید. ساختارِ موازی به شما این امکان را می دهد تا با تراز كردن زمان فعل خود و متحد كردن عبارات با یك ساختار رایج، به جالب ترین و اقتصادی ترین حالت ممکن بنویسید. به جای:
«خون آشام دندان های خود را نشان داد و سپس چنگال هایش را بالا برد تا آنها را تیز کند. او شروع به لیس زدن لبش کرد و  با پوزخند گفت: گرفتمت.»
بنویسید:
«خون آشام دندان های خود را نشان داد، چنگال های خود را تیز کرد و لبهایش را لیس زد و با پوزخند گفت: گرفتمت.»
۵٫ کلمات مرتبط را با هم نگه دارید. مطالعات زبانی نشان داده است که بیشتر ما، برای جاگذاری صفت ها غریزه ی طبیعی داریم. ما نمی گوییم، من یک ماشین براق آبی دارم. در عوض، می گوییم: من یک ماشین آبی براق دارم. همین اصل باید در مورد جملاتی که می نویسید نیز اعمال شود. به جای:
«فرانکشتاین متوجه ی لکه ی خون بزرگی روی قالیچه شد كه در وسط قرار داشت.»
بنویسید:
«فرانکشتاین متوجه ی لكه خون بزرگِ وسطِ فرش شد.»
۶٫ قید و صفت ها را با اسامی روشن و افعال فعال جایگزین کنید. استفاده از افعال قوی و اسامی پیوسته را پرورش دهید. آنها قدرتمندترین ابزار در انبار مهمات یک نویسنده هستند. به جای:
«از روزی که باربارا با گرگینه آشنا شد، احساس ترس و وحشت کرد.»
بنویسید:
«از همان روزی که او با گرگینه آشنا شد، وحشت قلب باربارا را فرا گرفت.»
برای تضعیفِ نوشته‌‌یتان راهی مطمئن تر از استفاده ی بیش از حد از قیدها نیست. البته بعضی اوقات استفاده از قید؛ مناسب و ضروری است. آن زمان ها را با دقت انتخاب کنید.
«او مشتاقانه و علاقه مند به شکلات نگاه کرد.»
یا:
«او به شکلات با اشتیاق و علاقه نگاه کرد.»
یا بهتر:
«او با چشمانش شکلات را خورد.»
۷٫ بیش از حد توضیح ندهید. به خواننده خوشبین باشید و به او اجازه دهید تا بجای خواندنِ صرف، معنای گفتگو را درک کند. به جای:
«پیتر دلسوزانه گفت: متاسفم.»
بنویسید:
«پیتر گفت: متاسفم.»
۸٫ سینمایی بنویسید. وقتی می نویسید، بصری فکر کنید. زبان، فرصت های بی شماری برای یک رویکرد خلاقانه در بیانِ ایده دارد.
ادی پیترز این موضوع را اینطور توضیح داد: «زبان انگلیسی نه تنها کلمات را از زبانهای دیگر قرض می گیرد، بلکه بعضی اوقات آنها را در کوچه پس کوچه های تاریک دنبال می کند، توی سرِ آنها می زند و از جیب آنها دزدی می کند.»
۹٫ ساختار جمله ی خود را تغییر دهید. استفاده از چیزی غیر از جملات حاوی فعل و اسم، خواندن را کسل کننده می کند. یکنواختی را از بین ببرید. به جای:
«جان به سمت کمد رفت. در را باز کرد. نگاهی به داخل انداخت و جیغ کشید.»
بنویسید:
«جان به سمت کمد رفت و در را باز کرد. با یک نگاه به داخل، جیغ کشید.»
۱۰٫ با ترکیب کردن ایده ها، علاقه ایجاد کنید. ترکیب کردن ایده های بیگانه و ترسیم توازن های بعید باعث تازه شدن نوشتار می شود.
«او از آن دخترهایی بود که به مثل جمع کردن بلیط های خط تندرو، مردها را هم جمع می کرد. هر دو وقتی اتفاق می افتادند که او توجه نمی کرد»
۱۱٫ گوش دادن به موسیقی واژه ها. نثرهای خوب ریتم دارند. به ریتم آنها احترام بگذارید. روزهایی بوده است که نیم ساعت در فرهنگ‌ لغت به دنبال کلمه ای بوده ام که که به جای دو هجا، سه هجا داشته باشد. بعضی اوقات این تفاوت به چشم نمی آید، اما می تواند تجربه ی خواندن را بهتر کند. به جای:
«بعضی از نویسندگان ریتم را دنبال می کنند و به محض یادگیری نوشتن، از صدای موسیقی لذت می برند.»
بنویسید:
«بعضی از نویسندگان از لحظه ی یادگیری نوشتن، ریتم را احساس می کنند و موسیقی را می شنوند.»
۱۲٫ از تکرار کلمه خودداری کنید. برای خواننده هیچ چیز کسل کننده تر از دیدنِ کلماتِ خسته کننده در یک پاراگراف نیست. این کار این تصور کلی را ایجاد می کند که خواننده دارد بار دیگر همان نثر تکراری و خسته کننده را می خواند و در نتیجه خسته می شود. توجه: استثنا در این قانون – یک استثنای مهم – هنگامی است که کلمه ای را برای تاکید تکرار می کنید.
۱۳٫ مراقب آن باشید. کارشناسان گرامر، آن را ارجاع نامشخص مبهم می نامند. این زمانی است که یک مرجع، بدون اشاره ی مشخص به فرد یا چیز خاصی در جمله بلاتکلیف می ماند. مرجع بلاتکلیف را دوباره بررسی کنید. وقتی این جمله را می بینید:
«کتی باور نمی کرد که این اتفاق داشت رخ می داد.»
توضیح دهید:
«کتی باور نمی کرد که سرانجام خواهرش گناه را به گردن بگیرد.»